ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظمرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظمرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم رابرو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظبقیه در ادامه مطلب
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانمخداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *واپسین لحظه دیدار
، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ، اگه خوابم اگه بیدار ،
تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *هنوز نیامده ای خداحافظ ؟ تقصیر تو نیست ، همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم===========================ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظمرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظمرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم رابرو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *خداحافظ ای ماه شبهای تارمخداحافظ ای درد جانسوز جانمخداحافظ ای عشق روزای خوبمخداحافظ ای شور و شوق حضورم* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *آمدی
چه زیبا ، گفتم دوستت دارم چه صادقانه ، پذیرفتی چه فریبنده ، نیازمندت
شدم چه حقیرانه ، به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه ، واژه
غریب خداحافظ به میان آمد چه بی رحمانه ، و من سوختم چه عاشقانه ،* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد .* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظشکست بال و پرم ، نازنین خداحافظدوان به سوی توبودم ، که از جفا تیریزد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *برو
باشد ولی من هم خدا و عالمی دارم ، من از دنیا گله مندم که از مهر تو کم
دارم ، ببین یک خواهشی دارم مرا در خود کمی حل کن ، نگو رفتم خداحافظ کمی
دیگر معطل کن .* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *بیخودی متاسف نباشتو آمده بودی که بروی اصلا!تو چه می دانی چه ترسی ستترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *این قصه هم رسیده به پایان خداحافظجان شما و خاطره هامان خداحافظمن میروم بدون تو اما دعایم کندر اولین تراوش باران خداحافظ* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *خداحافظ برای تو چه آسان بودولی قلب من از این واژه لرزان بودخداحافظ برای تو رهایی داشتبرای من غم تلخ جدایی داشت* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *طعم ِ خیس ِ اندوه و اتفاق ِ افتادهیک … آه ! … خداحافظ یک فاجعه ی سادهخالی شدم از رویا ، حسی منو از من بردیه سایه شبیه من ، پشت پنجره پژمرد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *خدا لعنت کند بر واژه ها حتی خداحافظ !که یعنی آتشی افتاده در من با خداحافظ !سکوت افتاده مثل رعشه ای بر استخوانهایمشبیه موج سرد ساحل دریا خداحافظ
- ۹۰/۰۱/۳۱